نویسنده
توسط:admin  |
تاریخ
94/12/27   |
بازدید
2,357 بازدید

گزارش مشاهده جلسه اول دانشجو معلمان:  

دراولین روز کارورزی قرار گذاشتیم تا ۴ نفرمان در امامیه ۱۰ ساعت ۷ صبح حاضر باشیم. خوشبختانه درواحد اتوبوس همدیگر را دیدیم وخیلی زود مدرسه واعظ شهیدی را پیدا کردیم.

مدیر مدرسه انتخاب کلاس برایمان را به ناظم مدرسه سپرد،و گفت نمیخواهیم اشتباه سال گذشته را تکرار کنیم که شما را فقط به یک پایه بفرستیم بلکه طوری برای شما برنامه ریزی میکنیم که در طول ترم تمام ۶ پایه را تجربه کنید.

سپس گفت بهتر است ابتدا از کلاس های پایه شروع کنیم.۲نفر از ما را به کلاس اول یک،دو نفر هم به کلاس اول دو راهنمایی کرد.در ابتدا اصرار داشتیم همگی در یک کلاس باشیم ولی آنها کمبود جا را بهانه کردند.

هرچند که ما ساعت ۷ صبح در مدرسه حاضربودیم ولی چون تصمیمگیری اینکه به چه پایه ای بریم طولانی شد متاسفانه ساعت ۸ صبح به سرکلاس رفتیم.

در زنگ اول معلم داشت نگاره ۶ کتاب فارسی را تدریس میکرد، واز دانش آموزان مدام سوال میپرسید:چه چیزی را درشکل میبینید؟مثل نیمکت،سطل آشغال،تاب،سرسره و….مزیتش این بود که کابرد این وسایل واستفاده مفید از آنها را همانجا برای دانش آموزان توضیح میداد ولی متاسفانه تصویر نگاره ۶ بسیار کوچک بود واکثر دانش آموزان نمیتوانستن آنرا ببینند.

چنانچه معلم از تخته هوشمند،که pdf آن کتاب در صفحه دسکتاپ کامپیوتر آنجا موجود بود استفاده میکرد هم بهتر دیده میشد.وهم امکان زوم کردن در آن تصویر را برای تاکید بیشتردرموارد لازم را داشت.

بعد از آن،معلم یک تعداد کارت داشت که یک سری کلمات در آن نوشته شده بود،آن سری کارتهایی که میخواست به دانش آموزان نشان دهد،تصویر نداشتند بعد از اینکه آنها را به دانش آموزان نشان داد با کلمات تعجب دیدیم که دانش آموزان اکثر کلمات را درست میخوانند. در آن لحظه واقعا شک کردیم که الان در کلاس اول هستیم.

بعد از اتمام کلاس که با معلم مصاحبه کردیم کارتهای دیگری را برایمان آورد که درآنها تصاویرهمراه با متن دیده میشد.وگفت که ما ابتدا تصاویر همراه با متن را به دانش آموزان نشان میدهیم پس از آنکه برآن تصاویر مسلط شدند فقط متن آن تصویررا نشان میدهیم.آن تمرین برای اکثر کلمات جواب داد،به جز کلمه کیف که آنرا با کتاب اشتباه میگرفتند.متاسفانه معلم فقط از یک تصویر که در اختیار داشت برای هرکلمه استفاده میکرد. بهتر بود برای تمایز این کلمات از تصاویر دیگری استفاده شود.

یا همچنین کلمه “چای” که اکثریت دانش آموزان یا آنرا با کلمه قهوه اشتباه میگرفتن یا چایی تلفظ میکردند.

درزنگ تفریح به دفتر مدرسه رفتیم سریع چای را خوردیم و از محیط مدرسه بازدید کردیم.دیدیم که بچه ها از سنگی که در اختیار داشتند یا از بطری آب به عنوان توپ، فوتبال بازی میکردند.

در زنگ بعد معلم ابتدا در تخته هوشمند طریقه نوشتن حرف الف را آموزش داد سپس از دانش آموزان خواست تا آنرا در دفترشان تمرین کنند.وبه آنها گفت هرکس که نمیتواند بنویسد بیاد تا بهش سرمشق بدم.

سپس به صورت تکی دانش آموزان را به پای تخته هوشمند فرستاد واز آنها خواست تا حرف الف را بنویسند. در وسط کار تخته هوشمند به مشکل برخورد کرد،وقت زیادی از کلاس گرفته شد ودرپایان آن مشکل را با همکاری هم حل کردیم.

در زنگ بعد نیز ریاضی داشتند،کمی که الگوی رنگها را کار کردند،از کلاس دیگر ما را فراخواندند وتخته هوشمند آن کلاس را کالیبریت کردیم.ومشکلات دیگر تخته هوشمند را نیزحل کردیم.

 

در زنگ آخر نیز برای تنوع و رفع خستگی دانش آموزان،معلم برای آنها انیمیشنی پخش کرد وخودش نیز تکالیف دانش آموزان را رسیدگی میکرد.زمانی که در زنگ آخر به دانش آموزان گفت الان کارتون پخش خواهد شد چنان خوشحالی کردند که درپوست خود نمی گنجیدند.

گزارش مشاهده جلسه دوم دانشجو معلمان:  

(بیشتر…)