نویسنده
توسط:admin  |
تاریخ
97/07/27   |
بازدید
68,602 بازدید

سوال و جواب رایگان تمام فعالیت های عربی نهم درس سوم(۳) -حل همه ی تمرینات عربی نهم-ترجمه احادیث -فنّ ترجمه-قواعد درس سوم-درست و نادرست به صورت تصویری با ویرایش جدید ۹۷-۹۸ با فرمت pdf (پی دی اف)

اَلدَّرْسُ الثّالِث جِسْرُ الصَّداقَةِ

ترجمه و سوالات متن صفحه ۳۳

جِسْرُ الصَّداقَةِ
کانَ حمیدٌ وَ سعیدٌ أَخَوَینِ فی مَزْرَعَةِ قَمْحٍ؛ فی أَحَدِ الْأَیّامِ وَقَعَتْ عَداوَةٌ بَیْنَهُما وَ غَضِبَ الْأَخُ الْأَکْبَرُ «حَمیدٌ» عَلَی الْأَخِ الْأَصْغَرِ «سَعیدٍ» وَ قالَ لَهُ «اُخْرُجْ مِنْ مَزرَعَتی»
وَ قالَتْ زَوجَةُ حمیدٍ لِزَوجَةِ سعیدٍ «اُخْرُجی مِنْ بَیتِنا»
فی صَباحِ أَحَدِ الْأَیّامِ طَرَقَ رَجُلٌ بابَ بَیْتِ حمیدٍ؛ عِنْدَما فَتَحَ حمیدٌ بابَ الْبَیتِ؛ شاهَدَ نَجّاراً؛ فَسَأَلَهُ «ماذا تَطْلُبُ مِنّی؟»
أَجابَ النَّجّارُ «أَبْحَثُ عَنْ عَمَلٍ؛ هَل عِنْدَكَ عَمَلٌ؟»
فَقالَ حمیدٌ «بِالتَّأکید؛ عِندی مُشکِلَةٌ وَ حَلُّها بِیَدِ»
قالَ النَّجّارُ «ما هیَ مُشکِلَتُكَ؟» أَجابَ حمیدٌ «ذٰلِكَ بَیتُ جاری؛ هوَ أَخی وَ عَدوّی؛ اُنْظُرْ إِلَی ذٰلِكَ النَّهْرِ؛ هوَ قَسَّمَ الْمَزرَعَةَ إِلَی نِصفَینِ بِذٰلِكَ النَّهرِ؛ إِنَّهُ حَفَرَ النَّهْرَ لِأَنَّهُ غَضْبانُ عَلَیَّ عِندی أَخْشابٌ کَثیرَةٌ فِی الْمَخْزَنِ؛ رَجاءً، اِصْنَعْ جِداراً خَشَبیَّاً بَینَنا»
ثُمَّ قالَ لِلنَّجّارِ «أَنا أَذْهَبُ إلَی السّوقِ وَ أَرجِعُ مَساءً» عِنْدَما رَجَعَ حمیدٌ إِلَی مَزرَعَتِهِ مَساءً تَعَجَّبَ کَثیراً؛ النَّجّارُ ما صَنَعَ جِداراً؛ بَلْ صَنَعَ جِسْرا عَلَی النَّهْرِ؛ فَغَضِبَ حمیدٌ وَ قالَ لِلنَّجّارِ « ماذا فَعَلْتَ ؟! لِمَ صَنَعْتَ جِسْراً ؟!»
فی هٰذا الْوَقتِ وَصَلَ سعیدٌ وَ شاهَدَ جِسْراً فَحَسِبَ أَنَّ حمیداً أَمَرَ بِصُنْعِ الْجِسْرِ؛ فَعَبَرَ الْجِسْرَ وَ بَدَأَ بِالْبُکاءِ وَ قبلَ أَخاهُ وَ اعْتَذَرَ؛ ذَهَبَ حمیدٌ إلَی النَّجّارِ وَ شَکَرَہُ وَ قالَ « أنتَ ضَیفی لِثَلاثَةِ أَیّامٍ»
اِعْتَذَرَ النَّجّارُ وَ قالَ «جُسورٌ کَثیرَةٌ باقیَةٌ؛ عَلَیَّ الذَّهابُ لِصُنْعِها»
مِن کَلامِ رَسولِ اللّهِ (ص)
اِثْنانِ لا ینْظُرُ اللهُ إِلَیْهِما قاطِعُ الرَّحِمِ وَ جارُ السّوءِ
با توجّه به متن درس درستی یا نادرستی جمله های زیر را معلوم کنید
۱ قالَتْ زَوجَةُ حمیدٍ لِزَوجَةِ سعیدٍ اُخْرُجی مِنْ بَیتِنا
۲ صَنَعَ النَّجّارُ جِداراً خَشَبیّاً بَینَ الأخَوَینِ
۳ بَقِیَ النَّجّارُ فی بَیتِ حمیدٍ لِثَلاثَةِ أَیّامٍ
۴ سعیدٌ قسَّمَ المَزرَعَةَ إلی نِصفَینِ
۵ ما نَدِمَ سعیدٌ وَ ما قَبَّلَ أَخاهُ
۶ حمیدٌ أَکبَرُ مِنْ سعیدٍ

فِعْلُ الْأمْرِ ( ۱)
لِمَ أَنتَ وَحیدٌ؟ اِلْعَبْ مَعَ زُمَلائِكَ
لِمَ أَنتِ وَحیدةٌ؟ اِلْعَبی مَعَ زَمیلاتِكِ

ترجمه کنید
الف) اِبْحَثْ عَنِ الْمِفتاحِ ب) اِزْرَعی قَمْحاً
پ) اِرْفَعْ عَلَمَ إیران ت) اِرْجِعی إلی رَبِّكِ
ث) اُطْلُبْ خَیْرَ الْأُمورِ ج) اُشْکُری أُمَّكِ
پل دوستی
حمید و سعید دو برادر در مزرعه گندم بودند؛ در یکی از روزها دشمنی بین آن ها در گرفت و حمید برادر بزرگتر بر سعید برادر کوچکتر خشمگین شد و به او گفت «از مزرعه من خارج شو»
و همسر حمید به همسر سعید گفت «از خانه ما خارج شو»
در صبح روزی دیگر مردی درِ خانه حمید را کوبید؛ زمانی که حمید درِ خانه را باز کرد؛ نجّاری را دید؛ پس از او پرسید «از من چه درخواستی داری؟!»
نجّار گفت «دنبال کاری می گردم آیا نزد تو شغلی برای من است؟»
پس حمید گفت «قطعا مشکلی دارم که راه حلّ آن در دست توست»
نجّار گفت «مشکلت چیست؟»
حمید جواب داد «آن خانه همسایه من است او برادر و دشمن است؛ به آن رود بنگر، او مزرعه را توسط آن روز به دو قسمت مساوی تقسیم کرده است او برای اینکه مرا عصبانی کند این رود را کنده است من در انبار چوب فراوانی دارم لطفا دیواری چوبی میان ما بساز»
سپس به نجّار گفت «من به بازار می روم و بعد از ظهر بر می گردم» زمانی که حمید بعد از ظهر به مزرعه برگشت بسیار تعجّب کرد؛ نجّار دیواری نساخته بود بلکه یک پل بر رود ساخته بود پس حمید عصبانی شد و به نجاّر گفت «چه کردی؟ چرا پل ساختی؟!»
در این زمان سعید رسید و پل را دید پس گمان کرد که همانا حمید دستور ساخت پل را داده است؛ پس از پل عبور کرد و شروع به گریه کرد و برادرش را بوسید و از او معذرت خواست؛ حمید به سوی نجّار رفت و از او تشکّر کرد و گفت «تو برای سه روز مهمان من هستی»
نجّار معذرت خواست و گفت «پل های بسیار باقیست؛ بر من واجب است رفتن برای ساخت آنها»
از سخنان پیامبر خدا (ص) است که می فرماید
دو شخص هستند که خداوند به آن ها نظر نمی کند؛ برّنده پیوند خویشان و همسایه بد
۱ همسر حمید به همسر سعید گفت از خانه ما خارج شو «درست»
۲ نجّار دیواری چوبی بین دو برادر ساخت «نادرست»
۳ نجّار سه روز در خانه حمید ماند «نادرست»
۴ سعید مزرعه را به دو قسمت تقسیم کرد «درست»
۵ سعید پشیمان شد و برادرش را نبوسید «نادرست»
۶ حمید از سعید بزرگتر است «درست»

فِعْلُ الْأمْرِ ( ا)
لِمَ أَنتَ وَحیدٌ؟ اِلْعَبْ مَعَ زُمَلائِكَ چرا تو تنها هستی با همکلاسی هایت بازی کن (مذکر)
لِمَ أَنتِ وَحیدةٌ؟ اِلْعَبی مَعَ زَمیلاتِكِ چرا تو تنها هستی با همکلاسی هایت بازی کن (مؤنث)

ترجمه کنید
الف) کلید را پیدا کن ب) گندم را درو کن
پ) پرچم ایران را بلند کن ت) به سوی پروردگارت باز گرد
ث) بهترین کارها را طلب کن ج) اُاز مادرت تشکّر کن
درستی یا نادرستی جمله های زیر را بر اساس حقیقت بنویسید
۱ اَلْفَلاّحُ یَعْمَلُ فِی الْمَزرعةِ وَ الْموَظَّفُ یَعْمَلُ فِی الْدارَةِ
۲ مَرقَدُ الْإِمامِ الثّالِثِ فی مَدینَةِ مشهد فی مُحافَظَةِ خراسان
۳ اَلْمَخزَنُ مَکانٌ نَجْعَلُ وَ نَحْفَظُ فیهِ أَشیاءَ مُختَلِفَةً
۴ بَعدَ تَصادُمِ سَیّارَتَینِ یَأْتی شُرطیُّ الْمُرور
۵ اَلْجِسْرُ مَکانٌ یَرقُدُ فیهِ الْمَرضَی لِلْعِلاجِ

التّمرین الأوّل صفحه ۳۴
۱ کشاورز در کاگاه و کارمند در اداره کار می کند درست
۲ مرقد امام سوم در شهر مشهد در استان خراسان است نادرست
۳ انبار مکانی است که در آن چیزهای مختلفی را قرار می دهیم و نگهداری می کنیم درست
۴ بعد از تصادف دو ماشین پلیس راهنمایی و رانندگی می آید درست
۵ پل مکانی است که در آن بیماران برای معالجه بستری می شوند نادرست

التَّمْرینُ الثّانی صفحه ۳۴
جمله های زیر را با توجّه به تصویر ترجمه کنید
جمله ها را بصورت زیر ترجمه می کنیم

جواب تمرین درس سوم عربی نهم

التَّمْرینُ الثّالِثُ صفحه ۳۵
آیات شریفۀ زیر را ترجمه سپس فعل های امر را معلوم کنید
۱ رَبَّنا آمَنّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أنتَ خَیْرُ الرّاحِمینَ الْمؤمنون ۱۰۹
۲ اِجْعَلْ لی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرینَ الشَّعَراء ۸۴
۳ رَبَّنا آمَنّا فَاکْتُبْنَا مَعَ الشّاهِدینَ الْمائدة ۸۳
۴ اُنْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرینَ آل عِمران ۱۴۷
۱ پروردگارا ایمان آوردیم پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین رسم کننده هستی
(فعل امر إغفِر – إرحِم)
۲ در زبانم راستی برای دیگران قرار بده
(فعل امر إجعِل)
۳ پروردگارا ایمان آوردیم پس ما را در زمره گواهان بنویس
(فعل امر إکتُب)
۴ و ما را بر قوم کافران پیروز گردان
(فعل امر أنصُر)
التَّمْرینُ الرّابِعُ صفحه ۳۵
هر کلمه را در جای مناسب از جدول بنویسید
صِعاب / صالِحات / راحِمونَ / زَوْجَة / جِسْرَینِ / تِلمیذَتانِ
مفرد مؤنّث مثنّای مذکّر مثنّای مؤنّث
جمع مذکّر سالم جمع مؤنّث سالم جمع مکسّر
مفرد مؤنّث زَوْجَة مثنّای مذکّر جِسْرَینِ مثنّای مؤنّث تِلمیذَتانِ
جمع مذکّر سالم راحِمونَ جمع مؤنّث سالم صالِحات جمع مکسّر صِعاب
التَّمْرینُ الْخامِسُ صفحه ۳۶
ترجمه کنید
۱ یا أَخی، اِسْمَعْ کَلامَ مُدَرِّسِنا
۲ یا أُخْتی، اِصْنَعی مُستَقبَلَكِ
۳ یا أَیُّهَا التِّلْمیذُ، اُشْکُرْ
۴ یا أَیَّتُهَا التِّلْمیذَةُ، اُشْکُری رَبَّكِ
۱ برادرم، سخن معلّممان را گوش کن
۲ خواهرم، آینده ات را بساز
۳ ای دانش آموز (مذکر)، پروردگارت را شکر کن
۴ ای دانش آموز (مؤنث)، پروردگارت را شکر کن

برای دانلود گام به گام عربی نهم pdf اینجا کلیک کنید.

التَّمْرینُ السّادِسُ صفحه ۳۶
گزینۀ مناسب را انتخاب کنید
۱ مَنْ فِی الارضِ یَرْحَمْكَ مَنْ فِی السَّماءِ اِرْحَمْ اُسْجُدْ
۲ اَلْمُهَندِسونَ صَنَعوا لِعُبورِ السَّیّاراتِ جِسْراً مَخزَناً
۳ سَعیدٌ الْمَزرَعَةَ إِلَی نِصفَینِ بِذلِكَ النَّهرِ قَسَّمَ حَسِبَ
۴ عَجَزَ الْمَریضُ فَ فِی الْمُستَشفَی رَقَدَ حَفَرَ
۵ ظَلَمْتَ صَدیقَكَ فَهوَ عَلَیكَ خُسرانٌ غَضْبانُ
۶ جارُنا یَعْمَلُ فی الْکَراسیِّ مَلْعَب مَصْنَعِ
۱ اِرْحَمْ مَنْ فِی الارضِ یَرْحَمْكَ مَنْ فِی السَّماءِ
۱ به کسی که در زمین است رحم کن تا آنکه در آسمان است به تو رحم کند
۲ اَلْمُهَندِسونَ صَنَعوا جِسْراً لِعُبورِ السَّیّاراتِ
۲ مهندسان پُلی برای عبور ماشین ها ساختند
۳ سَعیدٌ قَسَّمَ الْمَزرَعَةَ إِلَی نِصفَینِ بِذلِكَ النَّهرِ
۳ سعید با آن رود مزرعه را به دو نیم تقسیم کرد
۴ عَجَزَ الْمَریضُ فَرَقَدَ فِی الْمُستَشفَی
۴ بسیار ناتوان شد پس در بیمارستان بستری شد
۵ ظَلَمْتَ صَدیقَكَ فَهوَ غَضْبانُ عَلَیكَ
۵ به دوستت ستم کردی پس او بر تو خشمگین شد
۶ جارُنا یَعْمَلُ فی مَصْنَعِ الْکَراسیِّ
۶ همسایه ما در کارگاه صندلی سازی کار می کند
التَّمْرینُ السّابِعُ صفحه ۳۷
کلمه های مترادف و متضاد را دو به دو کنار هم بنویسید
جَمال / تِلْمیذ / عِندَما / حَزین / قُبْح / مَحْزون / لَمّا / شَقاوَة / طالِب / سَعادَة
/ / /
جَمال ≠ قُبْح تِلْمیذ = طالِب عِندَما = لَمّا
زیبایی ≠ زشتی دانش آموز هنگامی که
حَزین = مَحْزون شَقاوَة ≠ سَعادَة
غمگین خوشبختی ≠ بدبختی
کَنْزُ الْحِکْمَةِ صفحه ۳۷
۱ اِعْلَمْ أنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ رَسولُ اللّهِ (ص)
۱ اِعْلَمْ أنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ رَسولُ اللّهِ (ص)
۲ لا یَشْکُرُ اللهَ مَنْ لا یَشْکُرُ النّاسَ رَسولُ اللّهِ (ص)
۳ أْعْجَزُ الناسِ مَنْ عَجَزَ عَن اکْتِسابِ الْاخْوانِ امامُ عَلیٌّ (ع)
۴ إِذا قَدَرْتَ عَلَی عَدوِّكَ؛ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ شُکْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ امامُ عَلیٌّ (ع)
۵ اَلْعِلْمُ وَ الْمالُ یسْتُرانِ کُل عَیْبٍ وَ الْجَهْلُ وَ الْفَقْرُ یَکْشِفانِ کُل عَیْب رَسولُ اللّهِ (ص)
۱ بدان که پیروزی همراه با شکیبایی است
۲ کسی که از مردم تشکر نمی کند خدا را شکر نمی کند
۳ عاجزترین مردم کسی است که از بدست آوردن برادران (دوستان) عاجز باشد
۴ هنگامی که بر دشمنت قدرت یافتی، پس بخشش را شکری بر قدرت علیه او قرار بده
۵ علم و قروت هر عیبی را می پوشانند و نادانی و فقر هر عیبی را نمایان می کنند
فعّالیت صفحه ۳۸
یک متن کوتاه عربی (قرآن، حدیث، داستان، لطیفه و ) پیدا کنید که فعل امر داشته باشد
آلإبیامة
ثالَت الوالدةُ لِطِفلَتِها «إذهِبی إلی ساحَةِ المَنزِلِ و أُنظُری هَل السّماءُ صافیةٌ أم سَحابیَةً؟»
ذَهَبَت الطِفلَةُ ثُمَّ رَجَعَت و قالَت «آسِفَةٌ یا والِدَتی، لِأَنَّنی ما قَدَرَت أن أُنظُر إلی السَّماءِ لأنَّ المَطَرَ کانَ شدیداً»
ترجمه
لبخند
مادر به دختر کوچکش گفت «به حیاط خانه برو و ببین آسمان صاف است یا ابری”
کودک رفت، سپس برگشت و گفت «متأسّفم مادر، چون من نتوانستم به آسمان نگاه کنم چرا که باران شدید بود”

 

برای مشاهده کامل و دانلود گام به گام پایه نهم اینجا کلیک کنید.

تلگرام واتساپ ایتا
مطالب مشابه


شما هم نظر خود را درمورد این پست به ما بگویید!