معنی درس ۶ آداب زندگانی فارسی نهم + کلمات و آرایه ها
درس ششم فارسی پایه نهم با بیان مفاهیم اخلاقی و اهمیت آن در زندگی انسانها آغاز میشود. در این درس، شعرهایی گنجانده شده است که نه تنها بر ارزشهای اخلاقی تأکید دارند، بلکه نشان میدهند که اخلاق خوب، مایه زنده بودن و ماندگاری است. مفهوم زنده بودن در اینجا به معنای باقی ماندن در ذهن و قلب دیگران است و اخلاق یکی از ارکان این ماندگاری به شمار میرود. در این مقاله، به تحلیل و تبیین اشعار این درس میپردازیم که درباره اهمیت اخلاق در زندگی مردم است.
شعر و معنی:
“اقوام روزگار به اخلاق زنده اند
◈※◈ قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است”
معنی: مردم دنیا به واسطه اخلاق و ادب نیکو زنده و پایدار هستند. در مقابل، مردمی که از اخلاق پاک محروماند، شایسته مرگ و نابودی هستند. این نکته نشان میدهد که فقط ظاهر و امکانات مادی نمیتوانند موجب دوام و بقای یک قوم یا ملت شوند، بلکه اخلاق نیکو و رفتار پسندیده است که آنها را در اذهان و تاریخ ماندگار میسازد.
دانش ادبی:
- مردنی: در این بیت بهعنوان یک قافیه استفاده شده است و به معنای “شایسته مرگ” یا “نابود شدنی” است.
- است: فعل اسنادی است که در اینجا برای تأکید بر رابطه موجود میان اخلاق و بقای جامعه به کار رفته است.
- زنده و مردنی: این دو واژه در تضاد با یکدیگر قرار دارند و مفهوم متفاوتی از حیات و مرگ را میرسانند.
- فاقد اخلاق: ترکیب اضافی است که اشاره به کسانی دارد که از ویژگیهای اخلاقی نیک محروم هستند.
دانش زبانی:
- است: فعل اسنادی است که نقش ربطدهنده جمله را ایفا میکند.
- مردنی: صفت نسبی است که بهطور خاص در این بیت به مفهوم “شایسته مرگ” اشاره دارد.
- فاقد اخلاق: ترکیب اضافی که اشاره به فقدان یک ویژگی مهم انسانی یعنی اخلاق دارد.
شعر و معنی:
- “بدان که مردم بی هنر مادام بی سود باشد، چون مغیلان که تن دارد و سایه ندارد”
- معنی: ای پسر، بدان که انسان بی فضیلت همیشه بی فایده است، مانند درختچه خارشتر که جسم دارد ولی سایه ندارد.
- آرایه ادبی: تشبیه (انسان بی فضیلت به درختچه خارشتر تشبیه شده است).
- واژههای مهم:
- سود: فایده، بهره
- مغیلان: خارشتر، گیاهی که میوهای شبیه باقلا دارد.
- “نه خود را سود کند نه غیر خود را”
- معنی: چنین انسانی نه برای خود سودمند است و نه برای دیگران.
- واژههای مهم:
- غیر: دیگر، دیگری.
- “جهد کن که اگر چه اصیل و گوهری باشی گوهرتن نیز داری که گوهرتن از گوهر اصل بهتر بود”
- معنی: با وجود داشتن اصل و نسب نیکو، تلاش کن شایستگی فردی نیز داشته باشی زیرا شایستگی فردی از اصل و نسب نیکو بهتر است.
- آرایه ادبی:
- گوهر تن و گوهر اصل: تضاد بین شایستگیهای فردی و اصل و نسب در اینجا مشاهده میشود.
- “چنان که گفته اند: بزرگی خرد و دانش راست نه گوهر را”
- معنی: همانطور که گفتهاند: بزرگی انسان به عقل و دانش اوست نه به اصل و نژاد او.
- واژههای مهم:
- این دو گوهر: گوهر اصل و گوهر تن (هنرهای اکتسابی و دانش).
- “اگر مردم را با گوهر اصل گوهر هنر نباشد، صحبت هیچ کس را به کار نیاید”
- معنی: اگر فردی دارای اصل و نسب نیکو باشد، ولی شایستگی فردی نداشته باشد، همنشینی با او هیچ فایدهای نخواهد داشت.
- واژههای مهم:
- صحبت: همنشینی
- به کار نیاید: مناسب و سودمند نیست.
- “در هر که این دو گوهر یابی، چنگ در وی زن و از دست مگذار که وی همه را به کار آید”
- معنی: در هر کسی که این دو ویژگی (اصل و نسب نیکو و شایستگی فردی) را یافتی، با او ارتباط برقرار کن و او را از دست نده زیرا چنین انسانی برای همه سودمند است.
- واژههای مهم:
- گفتار: سخن
- خیره: بیهوده
- “سخن نا پرسیده مگوی و از گفتار خیره پرهیز کن. چون باز پرسند، جز راست مگو. تا نخواهند، کس را نصیحت مگوی و پند مده؛ خاصه کسی را که پند نشنود که او خود اوفتد.”
- معنی: تا حرفی را از تو نپرسیدهاند، چیزی مگو و از سخن بیهوده خودداری کن. زمانی که از تو چیزی میپرسند، تنها حقیقت را بگو. تا از تو نخواستهاند، کسی را نصیحت نکن و پند نده؛ به ویژه کسی که پندها را نمیپذیرد، زیرا چنین فردی خود گرفتار خواهد شد.
- آرایه ادبی:
- گفتار خیره: تضاد (گفتار بیهوده و سخن مفید)
- خود اوفتد: استعاره (یعنی گرفتار میشود)
- واژههای مهم:
- نا پرسیده: نپرسیده
- خیره: بیهوده
- خاصه: مخصوصاً
- خود اوفتد: گرفتار شود.
- “در میان جمع هیچ کس را پند مده. از جای تهمت زده پرهیز کن و از یار بد اندیش و بد آموز بگریز. به غم مردمان شادی مکن تا مردمان نیز به غم توی شادی نکنند.”
- معنی: در میان جمع کسی را نصیحت نکن. از رفتن به جایی که مردم در مورد آن بد گمان هستند، دوری کن و از دوست بدخواه و بد اندیش بپرهیز. با غم مردم خوشحال نشو تا مردمان در غم تو شادی نکنند.
- آرایه ادبی:
- تهمت زده: ترکیب مرکب
- بد اندیش و بد آموز: صفت مرکب
- واژههای مهم:
- مردمان: مردم
- شادی: خوشحالی
- مده و مکن: فعل نهی (نهی از کارهای ناپسند)
- “داد ده تا داد یابی. خوب گوی تا خوب شنوی. اگر طالب علم باشی، پرهیزگار و قانع باش و علم دوست و بردبار و کم سخن و دور اندیش.”
- معنی: حق مردم را بده تا به حق خود دست یابی. حرف خوب بزن تا حرف خوب بشنوی. اگر طالب علم و دانش هستی، باید پرهیزگار، قانع، علم دوست، بردبار، کمسخن و دوراندیش باشی.
- آرایه ادبی:
- پرهیزگار، قانع، علم دوست، بردبار: صفتهای مرکب که به ویژگیهای اخلاقی اشاره دارند.
- فعل اسنادی “باش”: برای توضیح ویژگیها و حالات فردی به کار رفته است.
- واژههای مهم:
- داد: عدل و انصاف (حق را بده)
- طالب: خواهان
- پرهیزگار: کسی که از گناه دوری میکند
- دور اندیش: آیندهنگر
معنی صفحه ۴۹ فارسی نهم
- “آدمی باید که بسیار نگوید و سخن دیگری به سخن خود قطع نکند.”
- معنی: انسان نباید زیاد حرف بزند و باید به دیگران اجازه دهد که حرفهایشان تمام شود. همچنین نباید سخن دیگران را قطع کند.
- واژههای مهم:
- آدمی: انسان
- نکته: این جمله به اهمیت شنیدن و احترام به صحبتهای دیگران اشاره دارد و به ما میآموزد که در گفتوگو نباید خود را در مرکز توجه قرار دهیم و باید به صحبتهای دیگران توجه و احترام بگذاریم.
- “اگر سؤال از جماعتی کنند که او داخل آن جماعت بود، بر ایشان سبقت ننماید و اگر کسی به جواب مشغول شود او بر بهتر جوابی از آن قادر بود، صبر کند تا آن سخن، تمام شود، پس جواب خود بگوید بر وجهی که در متقدّم طعن نکند.”
- معنی: اگر از گروهی سوالی پرسیده شود که او هم در آن گروه حضور دارد، نباید در جواب دادن بر دیگران پیشی بگیرد. اگر کسی در حال پاسخ دادن است و او میتواند بهتر پاسخ دهد، باید صبر کند تا آن فرد حرف خود را تمام کند و سپس پاسخ خود را به گونهای بدهد که به شخص قبلی توهین نشود.
- واژههای مهم:
- جماعت: گروه
- سبقت: پیشی گرفتن
- متقدّم: پیشین، قبلی
- طعن: سرزنش، تحقیر
- نکته: این جمله بر اهمیت ادب و احترام به دیگران در هنگام بحث و گفتگو تاکید دارد و میگوید که حتی اگر میتوانیم جواب بهتری بدهیم، نباید شخصی که زودتر جواب داده را تحقیر کنیم.
- “در محاوراتی که به حضور او میان دو کس رود، خوض ننماید و اگر از او پوشیده دارند، استراق سمع نکند و تا او را با خود در آن مشارکت ندهند، مداخلت نکند.”
- معنی: در گفتوگوهایی که بین دو نفر انجام میشود و او نیز در آن حضور دارد، نباید وارد عمق آن گفتوگو شود و به آن فکر کند. اگر آن دو نفر چیزی را از او مخفی میکنند، نباید به طور پنهانی گوش دهد و تا زمانی که او را در آن گفتوگو شریک نکردهاند، نباید دخالت کند.
- واژههای مهم:
- محاورت: گفتوگوها
- خوض نمودن: در چیزی اندیشیدن
- استراق سمع: گوش دادن به طور پنهانی
- مشارکت: شرکت دادن
- نکته: این جمله به رعایت حریم خصوصی دیگران و عدم دخالت در مسائل و گفتوگوهای آنها اشاره دارد. اهمیت این نکته در احترام به حقوق دیگران و حفظ فضای شخصی افراد است.
کلمات مهم درس ۶ فارسی نهم
- بدان: آگاه باش
- وجه: راه، قصد، صورت
- مادام: همواره، همیشه
- شوکت: شکوه
- اصیل: با اصل و نسب، با نژاد
- بی هنر: بی فضیلت و بی معرفت
- صحبت: هم نشینی و معاشرت
- خیره: بیهوده، بیپروا
- خاصه: مخصوصا
- پست: فرومایه، خراب، خوار، زبون
- بگریز: فرار کن
- رحلت: کوچ، سفر
- طالب: جوینده، خواهان، دانشجو
- جاه: مقام، درجه، شکوه
- طعن: سرزنش
- مداخلت: دخالت کردن
- استراق سمع: پنهانی و دزدیده گوش دادن
- خوض نمودن: فرو رفتن
- عز: ارجمندی
- مغیلان: خار، نوعی خار
- داعیه: انگیزه، علت
- داد: عدل، حق
جمعبندی
درس ۶ فارسی نهم بر اهمیت رعایت آداب اجتماعی، احترام به دیگران و پرهیز از سخنان بیهوده تأکید دارد. این درس به ما یادآوری میکند که انسان شایسته باید علاوه بر اصالت خانوادگی، ویژگیهای فردی و اخلاقی نیز داشته باشد تا در تعاملات اجتماعی موفق و محترم باشد.
دانلود با موبایل » روی دکمه دانلود چند ثانیه انگشتتان را نگه دارید سپس گزینه بارگیری پیوند یا (save link) را انتخاب کنید.
دانلود با کامپیوتر » روی دکمه دانلود کلیک راست کرده و گزینه save link as را انتخاب کنید.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
سوالات دفاعی نهم درس ۱۰ پدافند غیرعامل با جواب
26 بازدید
-
سوالات دفاعی نهم درس ۹ شناخت و مقابله با جنگ نرم با جواب
43 بازدید
-
سوالات دفاعی نهم درس ۸ نظام جمع و شیوههای رزم انفرادی با جواب
37 بازدید
-
سوالات دفاعی نهم درس ۷ سرباز اسلام- سردار دلها با جواب
72 بازدید
-
سوالات دفاعی نهم درس ۶ مردان مبارز و زنان قهرمان با جواب
24 بازدید
-
جواب درس پنجم (مهارتهای زندگی موفق کداماند؟) تفکر و سبک زندگی هشتم
47 بازدید
دیدگاهتان را بنویسید